وبلاگ سرگروه ادبيات فارسي متوسطه اول شهرستان بوكان




                 


برنامه زمان بندي تدريس درس ادبيات فارسي دوره متوسطه اول سال تحصيلي99-98 




















































   ماه



     پايه هفتم



                           پايه هشتم



   مهر



              از درس اول تا پايان درس سوم



                   از درس اول تا پايان  سوم



   آبان



      از درس چهارم تا پايان  درس ششم



             از درس چهارم تا پايان  درس ششم



    آذر



  از درس هفتم تا پايان درس نهم         



               از درس هفتم تا پايان درس نهم         



     دي



                   امتحانات  نوبت  اول



                امتحانات  نوبت  اول



     بهمن



            از درس دهم تا پايان درس دوازدهم    



           از درس دهم تا پايان درس دوازدهم   



   اسفند



از درس سيزدهم تا پايان درس چهاردهم (درس آزاد)



   از درس سيزدهم تا پايان درس چهاردهم (درس آزاد)



  فروردين



   درس پانزدهم(درس آزاد) و روان خواني   



 درس پانزدهم(درس آزاد) و شعر خواني- روان خواني  



   ارديبهشت



 از درس شانزدهم تا پايان درس هفدهم 



             از درس شانزدهم تاپايان درس هفدهم 



غزلي براي درخت از بهترين شعرهاي زنده ياد سياوش کسرايي است.در روز درختکاري در لذت خواندنش شريک شويد:


تو قامت بلند تمنايي اي درخت!
همواره خفته است در آغوشت آسمان
بالايي اي درخت
دستت پر از ستاره و چشمت پر از بهار
زيبايي اي درخت!
وقتي كه باد ها
در برگ هاي در هم تو لانه مي كنند
وقتي كه باد ها
گيسوي سبز فام تو را شانه مي كنند
غوغايي اي درخت!
وقتي كه چنگ وحشي باران گشوده است
در بزم سرد او
خنيانگر غمين خوش آوايي اي درخت!
در زير پاي تو
اينجا شب است و شب زدگاني كه چشمشان
صبحي نديده است
تو روز را كجا
خورشيد را كجا
در دشت ديده غرق تماشايي اي درخت؟
چون با هزار رشته تو با جان خاكيان
پيوند مي كني
پروا مكن ز رعد
پروا مكن ز برق كه بر جايي اي درخت.
سر بر كش اي رميده كه همچون اميد ما
با مايي اي يگانه و تنهايي اي درخت


بانوي غزل سيمين بهبهاني
 سرآغاز نسل سوم سنتي پردازان است
نام سيمين يادآور نام پروين وفروغ هم هست.
پروين شاعري که دردل سنت ايستادودرقالب قطعه ومفاهيم سنتي درد جامعه را فريا .
با همان دلسوزي مادرانه ،مادري که همه ي احادجامعه رافرزندخودمي داند.
فروغ درمقابل فرهنگ سنتي ايراني ايستادوبي محابا درمقابل سدسنت به نبردپرداخت واز هزارتوي سنت بيرون امدودردهاي مشترک وتاريخي ن را فريادکشيد.
ولي سيمين نه تندي فروغ را عليه سنت داشت ونه وابستگي پروين را به سنت،حتي طرفداران اين سه شاعربزرگ همچون خودشان مي انديشندطرفداران افراطي.
سيمين بانوي غزل است ولي غزلهاي دومجموعه ي اوليه اواز تازگي درزبان وبيان وتجدددرتفکر بهره اي ندارد.
سيمين ازمجموعه ي. مرمر،ورستاخيز به بعدنگرشي جديدمي يابدوسبک وزبا ن.وبيانش تغيير مي کند.
سيمين براي اينکه سخن امروزودردهاي امروزرا درقالبي تازه تر بيان کند
.به سراغ اوزاني مي رود.که درگذشته سابقه نداشته است ياکمتر به کاررفته است.
اين رويکرد از کتاب،خطي زسرعت واز آتش گرد آمده اندوبه اوج خودمي رسد.
سيمين دردنامه جامعه اش رامي سرآيد.
تلاشهاي وتجربه هاي سيمين از مجموعه هاي رستاخيز تايک دريچه آزادي درنوشدن غزلهاي سنتي ما
تاثير بسزايي داشته وداردوتجربه هاي جديد اودرغزل موردتوجه بسياري از شاعران قرارگرفته است

چون درخت فروردين پرشکوفه شدجانم
دامني زگل دارم برچه کس بيفشانم
سيمين بهبهاني
دامن گل سيمين همان مجموعه ي اشعار اوست که برشيفتگان شعرافشانده است




1- " تلخيص " (با تقديم لام بر خا ) به معني شرح دادن و بيان کردن و به معني کاستن و خلاصه کردن است. ليکن " تخليص " (به تقديم خا بر لام ) به معني نجات دادن و رها کردن از بند گسستن است اين دو واژه گاه گاه با هم اشتباه مي شود و به جاي يکديگر استعمال مي گردد.

 منبع: فرهنگ غلط هاي رايج ، حسن عرفان ، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي،ص165

2- تلخيص و تخليص در فرهنگ هاي فارسي هردو ريشه عربي دارند و به معني خلاصه کردن آمده است.
تخليص در لغت نامه به معني خلاصه گرفتن،نجات دادن و ويژه کردن  و در فرهنگ معين به معني خلاصه کردن و رها کردن  و خالص کردن آمده است.
تلخيص در لغت نامه به معني خلاصه کردن و بيان کردن و در فرهنگ معين به معني خلاصه کردن آمده است.
در فرهنگ هاي عربي نيز در مدخل تلخيص ريشه لخص و تخليص،خلص به عنوان دو مصدر مستقل ضبط شده است.
عده اي مي گويند تلخيص غلط مصطلح است و در بند 1 اشاره شده است.

3- مولفان نيز در زبان فارسي 3 انساني نظام قديم ؛  تلخيص و تخليص را در مبحث فرايندهاي واجي ابدال  آورده اند که به نظر محمد علي حق شناس در کتاب آواشناسي، ابدال درست نيست و در کلماتي مانند هگرز /هرگز// سخر /سرخ //مزغ /مغز //و. فرايند قلب صورت گرفته است.
در کل معني مشترک(خلاصه کردن ) در مدخل هر دو واژه آمده است.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سادگانه Mary hamnafas19 رمان های عاشقانه دلارام همدان سهره Nemesis World وی پی اس کرکی مهربانستان Michael